علیرغم قضاوتهای مرسوم از مواجهه حوزه و روحانیت با مسائل سیاسی و صورتبندی آن به دو گروه انقلابی و غیرانقلابی، نهاد روحانیت با پیچیدگیها و تنوعهای نظری گستردهای روبروست که به آسانی نمیتوان آن را صرفا در دو جریان مزبور ارزیابی کرد. برای درک این تنوعات لازم است از نگاه بسیط در تحلیل اقبال و ادبار علمای دین نسبت به »نظم سیاسی« فاصله گرفت و پیچیدگیهای آن را در »مبانی فقهی- کلامی« و »سلوک اجتماعی« آنان دنبال کرد. کتاب »گونهشناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم«، نوشته »عبدالوهاب فراتی« یکی از معدود آثاریست که در حوزه »جریانشناسی فکری روحانیت« توانسته با عبور از کلیشههای متداول و مرسوم، بررسی دقیقتری از چگونگی مواجهه حوزه علمیه با مسائل سیاسی را ارائه دهد.
کتاب در ابتدا به تحلیل مراجع و روحانیونی میپردازد که هیچ توجه و التفاتی به امر سیاسی ندارند و در غیاب سیاست، زندگی خویش را اداره میکنند و انتظار آنان از هر نظام سیاسی، مقابله با اموری مثل بیحجابی، عدم مشارکت زنان در امور سیاسی، مقابله با وهابیت و گسترش تشیع است. او اضافه میکند که چنین نگرشی را میتوان در آرا و افکار آیت الله وحید خراسانی مشاهده نمود.
در گفتار بعد، او به تشریح افکار علما و روحانیونی میپردازد که به امر سیاسی توجه دارند و دارای تأملهای نظری در این بارهاند. فراتی معتقد است که این دسته از علما به دو گروه بزرگ »سنتی و غیرسنتی« تقسیم میشوند که هر کدام از این دو دارای نگاهی »ایجابی و سلبی« نسبت به »نظم سیاسی« هستند. از این رو در مجموع این صورتبندی ترکیبی از چهار طیف »نظریه پردازان سنتی/ایجابی«، »نظریهپردازان سنتی/سلبی«، »نظریهپردازان غیرسنتی/ایجابی« و »نظریهپردازان غیرسنتی/سلبی« خواهد بود.
نویسنده در توضیح نگاه »سنتی« آورده که »نظریهپردازان سنتی کسانیاند که امر سیاسی را در نظمی غیرمردمی یا همان نظم سلطانی تفسیر میکنند. مراد از نظم سلطانی، نظمی است که از بالا به پایین و در یک رابطه طولی میان راعی و رعیت، حکمران و فرمانبردار را تنظیم میکند. بر این اساس، نگاه »غیرسنتی« نگاهی است که نظم دینی بدون رضایت و اقبال مردم را فاقد وجه شرعی میداند و رضایت مردم را شرط پیشامنصب فقیه میشمارد.
فراتی در تبیین مصادیق این صورتبندی، شیخ مرتضی انصاری و انجمن حجتیه را به عنوان »نظریهپردازان سنتی/سلبی« معرفی میکند که از تعطیل شدن »نظم دینی« در عصر غیبت حمایت میکنند و از »نظریهپردازان سنتی/ایجابی« به آیت الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی که قائل به تشکیل حکومت اسلامی در دوران پیش از ظهورند، اشاره میدارد. »نظریه غیرسنتی/ایجابی« را نیز در اندیشه آخوند خراسانی، میرزای نائینی و امام خمینی (ره) دنبال میکند و در پایان دیدگاه محسن کدیور و مجتهد شبستری را به عنوان »نظریهپردازان غیرسنتی/سلبی« که اقتدار چندانی نیز در حوزه علمیه قم ندارند، مورد بررسی قرار میدهد.
این اثر گرانقدر، اجمالا اشارهای به جریانشناسی روحانیت پیش از انقلاب و پس از انقلاب دارد که آن را خواندنیتر میکند.
سیدمحمدعلی تقوی
منتشر شده در شماره چهارم نشریه اندیشه جامعه اساتید